۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

نامه ای به آینده


سلام
نمی دونم الان کجایی؟ خوبی یا بدی؟ سالمی یا مریضی! خوشحالی یا ناراحت...  ادامه تحصیل دادی یا نه؟ ازدواج کردی یا مجردی؟ تو کارت موفقی یا نا موفق؟ از زندگی راضی هستی یا نا راضی؟ نمیدونم هنوزم از هوای بارونی دلت می گیره یا اینکه چترت رو بر میداری و می ری زیر بارون پیاده روی؟ اصلا عاشقی یا نه؟ ببینم؟ هنوزم می تونی با صدای بلند بخندی؟آسمون دلت آبیه یا خاکستری؟ هنوزم عصرای جمعه دلت می گیره؟ 
خیلی چیز ها رو در موردت نمی دونم، اما اینو می دونم که هنوزم سرسختانه معتقدی که خدایی هست...

دوستدار تو 
خودت  



۱۱ نظر:

  1. saalam merc k sar zadi...raje be neveshtat:hamin ye chizam k miduni kafie joone delam.

    پاسخحذف
  2. خدای من سنگ صبورمه، باور دارم که هست چون اگه نبود تا حالا ترکیده بودم D:D:D:

    پاسخحذف
  3. چیو می خوای در موردش بدونی که می پرسی؟

    پاسخحذف
  4. این شعر بهش اعتقعد دارم و می دونم که همیشه یکی یجایی مواظبمه: یار مرا . غار مرا . عشق جگرخوار مرا ///// یار تویی. غار تویی. خواجه نگه دار مرا.


    منم باهات موافقم.

    پاسخحذف
  5. آرتلس جان، من همیشه ازش انرژی می گیرم، شاید به همون اندازه که براش انرژی میذارم.اینم بگم که خیلی هم شبیه خدایی که برامون تو مدرسه شرح می دادن نیست. همون جوریه که خودم می خوام. D:

    الیکس مرسی از شعرت

    پاسخحذف
  6. میدونی مرثا... همیشه خدای بقیه برام جذابیت داشته، خوبه که همونیه که می خوای (تو مدرسه به ما خدا یاد ندادن که D:)

    پاسخحذف
  7. پس این همه بینش اسلامی و خدا شناسی که خوندیم چی بود؟ نکنه از تو کتابهای نسل جدید حذف شده!!! لول

    پاسخحذف