۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

قطعه ادبی

یادش بخیر... تو کتاب فارسی دبستان یه شعر داشتیم: "خوشا به حالت ای روستایی"
که البته یه قسمتش شاعر می گفت: "دلم گرفته از آن و از این"
از همون موقع هم برام سوال بود که منظور از آن و این چیه که انقدر شاعر دلش گرفته ازشون؟!

پ.ن. اومدم دنبال شکلک بگردم اینو دیدم:   
یادم افتاد که پاپا نوئل هفته پیش تو کفشم شکلات گذاشته بود. گفتم بهتون بگم که یه کم پُزداده باشم. البته فکر کنم آدرس رو اشتباهی اومده بود...!

۹ نظر:

  1. حالا که منظور از این و ان رو فهمیدی نظرت راجع بهش چیه ؟
    الان شما هم میتونی دلیل گرفتگی دل اون رو احساس کنی ؟

    پاسخحذف
  2. پاپانوئل چه آدرس رو درست بیاد چه اشتباه، تو جوراب چیز میز میزاره، این رو احتمالا یه بچه کوچولوی خجالتی میخواسته بهت بده روش نشده گذاشته تو کفشت که برسه به دست صاحبش :دی

    پاسخحذف
  3. هه هه من هنوزم نفهمیدم راستش!

    شوالیه خان، نخیرم، من مطمئنم پاپانوئل بوده. چون من جورابام رو نذاشتم بیرون مجبور شده بذاره تو کفشم.

    پاسخحذف
  4. اگرشما میگی پاپانوئل بوده ما قبولت داریم حتما بوده، ولی شما به یه پسر کوچولوی پنج شش ساله خجالتی تو ساختمونتون هم فکر کن به نظر من

    پاسخحذف
  5. جورابت که بو نمی داد؟ وگرنه شکلات ش پُزدادن نداره

    پاسخحذف
  6. لول، باید تا سال دیگه صبر کنی و جورابات رو بذاری دم شومینه

    پاسخحذف
  7. اون شکلاتو مال آرام قاراپرتیان، دختر آقای مارکوس خارکوسیان (همسایه ارمنی دیوار به دیوارتون ) بوده.
    شکلات ها رو نخوری ها، برو بده به آرام.

    پاسخحذف