۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

بچه که بودیم....

- مامااااااااااااااااااااااااااان منم چایی می خوام!!!
- بچه که چایی نمی خوره مامان جان!!!               

چند سال بعد:
- ماماااااااااااااااااااااااااان منم چایی می خوام!!!
-وا! مادر جون از کی تا حالا چایی خور شدی؟!!!


و نه تنها بر سر این مسئله، که بر سر همه مسائل دیگر نیز این داستان ادامه دارد...

۳ نظر:

  1. مولانا. سلام . مطلب جالبي بود. متشكرم

    پاسخحذف
  2. مثل اینکه این موضوع برای همه اتفاق افتاده من تا حالا فکر میکردم این مادر من بود که نمیذاشت چایی بخوریم، وقتی میرفتیم مهمونی تا چایی تعارف میکردن خیلی خوشحال تا میومدم بردارم مامانم میگفت نه چایی نمیخورن، عادتشون دادم چایی نخورن (این "وای چقدر خوب" خانمهای میزبان هم حال بهم زنترین جمله اونموقعه ها بود)، منم همیشه تو دلم میگفتم پس این چایی شیرین صبحها چیه، خلاصه مثل اینکه اپیدمی بوده و معضل جهانی

    پاسخحذف
  3. هه هه... آره، خانم های میزبان هنوزم می گن این جمله رو.

    پاسخحذف