یه زمانی از اول هفته منتظر پنجشنبه جمعه هاش بودم... اما الان وسط روز یه دفعه به خودم میام و می فهمم که پنجشنبه ست.
چند روز پیش برای یه کاری از خونه رفتم بیرون، هوا انقدر عالی بود که نیمی از مسیر رو پیاده رفتم. برای امروز هم باید یه برنامه بذارم. باید هوای خودم رو داشته باشم. می رم دنبال یه جا بگردم که بشه تنهایی توش فکر کرد و یه پنجشنبهء نا خونده رو گذروند.
پ.ن. تنها می روم که تنهایی تنها نماند.
پ.ن. جمله بالا رو یه جا خوندم خوشم اومد اما نمیدونم از کیه؟ کسی می دونه؟
پ.ن. تنها می روم که تنهایی تنها نماند.
پ.ن. جمله بالا رو یه جا خوندم خوشم اومد اما نمیدونم از کیه؟ کسی می دونه؟
من هم . فکر کنم 5 شنبه جمعه ها مال بچگی ها مون بوده . آدم بزرگ که میشه دیگه همه خوشی ها یادش میره
پاسخحذفبا درود و سپاس فراوان : شهرام
پنجشنبه،جمعه هم پنجشنبه،جمعه های قدیم...آره مرثا جون هوای خودتو داشته باش...این جملهه رو منم نمی دونم از کیه ولی منم خوشم اومد;)
پاسخحذفبه نظر من که پیاده روی ارتباطی به هوای بیرون نداره، بیشتر با هوای درون ارتباط داره و البته جاده ای که فریاد میزنه بیا
پاسخحذفمرسی پری جون. اسمت پری بود دیگه؟ آقا شهراماز شما هم ممنون.
پاسخحذفشوالیه جان، بله. اینم حرف درستیه.
آره عزیزم ;)
پاسخحذف